/* expanded templates begin */ */ expanded template ends */

۱۸.۷.۹۰

با مهرداد از علی راکعی




می گفت: "همه میگویند روحیه ات را بالا نگه دار ولی نمیگویند چه جوری ". گفتم: "احمقند ". منتظر جواب مفید تری بود. اما چه جوابی؟ میدانستم که به اعتبار تجربه همین چند روز، بیش از همه ما لحظه های سهم آور زندگی و دالانهای تنگ و تاریک روان آدمی را میشناسد







Read More...

۱۲.۴.۹۰

دختر با استعداد ایرانی

تا چند سال دیگر اجازه خواندن دارد ؟


لطفا لینک زیر را کلیک کنید




اولین حقوق




دیروز پسرم اولین حقوق رسمیش را گرفت. سر از پا نمیشناخت.

باران تندی میامد و هوا هم گرم نیود ولی با هم رفتیم استخر سر باز و یکساعت در استخر تقریبا خالی شنا کردیم. دو ماه دیگر یادش میرود که دیروز چه روز خوبی بود. وقتی دیروز وارد محل کارم میشدم یاد آن روزی افتادم که مصاحبه داشتم و جلوی همین ساختمان ایستاده بودم و با حسرت آدمهایی را که نگاه میکردم که کارتشان را میزدند و وارد میشدند.

آیا خوبست که این شادیها و (غم ها) میرود پشت ذهن آدم ویا خیلی وقتها در روزمرگی زندگی فراموش میشود.
در عکس از سمت راست: جولیا دوست پسرم، فرهاد پسرم و ندا دخترم
.

احتمال حذف فیزیکی نیروهای درون حکومت

مصاحبه با رادیو فردا در رابطه با مصاحبه یونسی وزیر اطلاعات


لطفا روی لینک زیر کلیلک کنید







این ‏رژیم می تواند سرکوب کند، اما حکومت کردن نیازمند نیروئی است که جامعه را ‏اداره کند

مصاحبه رادیو فرانسه با مجبتی واحدی؛ علیرضا نامور حقیقی و مهدی فتاپور در رابطه با تضادهای درون حکومت
لطفا لینک زیر را کلیک کنید

http://www.persian.rfi.fr/%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C/20110626-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%84%D8%AC%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%84-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

۲۸.۱.۹۰

نام او را گرفتم که زنده نگهدارم از مریم سطوت

گفت:امروز رفتم پیش حسین و مریم ... داشتم می گشتم ..از میان تکه سنگ های شکسته قسمتی از اسمش را پیدا کردم
قطعه 39 ردیف 24 شماره 43
گفتم: مریم شاهی
گفت: شاید به خواهرش در مشهد بگویم فکری به حال این سنگ شکسته کند.
گفتم: (بغض گلویم را فشرد)
گفت: حسین این شانس را دارد که هنوز ازش یاد می کنیم و کسی مثل تو هست که قلبش برای او می زند و اشکی برایش به چشم ها می نشیند
گفتم: آبی هم پاشیدی؟
گفت: مزارشان همیشه تازه است.
با خود گفتم: نام او را گرفتم که زنده نگهدارم

۲۵.۱۰.۸۹

دیروز و امروز (مصاحبه با تلویزیون ایران ما)

دیدار با دانشجویان دانشگاه واترلو

آنچه برای من جالب بود فضای جلسه بود. شرکت کنندگان میخواستند بدانند آنزمان ما چه فکر میکردیم و چرا .بر خلاف جلسات دیگر که بخش مهمی دنبال دفاع از گذشته خود و متهم کردن دیگرانند، شرکت کنندگان سوالاتی میکردند برای روشن شدن مسائل. و با علاقمندی زیاد بحث را دنبال میکردند و آنگاه هم که به امروز برمیگشت آنها که همه خود را حزئی از جنبش سبز میدانستند دغدعه شان این بود که این چنبش چطور میتواند تداوم یابد. جمهوریخواهان در این رابطه چه فکر میکنند و دنبال رد این و یا تایید آن نبودند

Read More...