/* expanded templates begin */ */ expanded template ends */

۲۸.۹.۸۸

در شعر این آهنگ (لطفا به لینک مراجعه کنید) منجمله آمده است." آنهایی‏که در میدان‏ها به خاک می‏افتند، به لک لک هایی تبدیل می‏شوند که آنچه را در آن دیار می‏گذرد برای ما بازگو کنند. میدانی، چرا لک‏ لک ها موقع پرواز همیشه یک جای خالی در ترکیبشان نگاه میدارند، آن جای خالی متعلق به عشق من است، فقط مال من است"

http://www.youtube.com/watch?v=yB1J7JBszys&feature=related

چندی پیش دوستی آهنگ ژوراولی، آهنگ متن فیلم قدیمی وقتی لک لک ها پرواز میکنند را برایم فرستاد. شنیدن مجدد این آهنگ مرا در خود فرو برد. درچند هفته بیش از چند صدبار این آهنگ را گوش دادم. موزیک، پشت صحنه کامپیوترم بطور مداوم پخش می‏شد.
احساس آشنایی که در موزیک و صدای خواننده نهفته است مرا با خود می‏برد.
در شعر این آهنگ منجمله آمده است." آنهایی‏که در میدان‏ها به خاک می‏افتند، به لک لک هایی تبدیل می‏شوند که آنچه را در آن دیار می‏گذرد برای ما بازگو کنند. میدانی، چرا لک‏ لک ها موقع پرواز همیشه یک جای خالی در ترکیبشان نگاه میدارند، آن جای خالی متعلق به عشق من است، فقط مال من است"
حدود 50 سال از ساختن این فیلم و این موزیک می‏گذرد. تنها روسهایی که آن روزها را دیده‏اند و اجساس آن روزها را لمس کرده‏اند می‏توانند فیلم هایی چون سرنوشت یک انسان و وقتی لک لک ها پرواز می‏کنند را بسازند و چنین آهنگی را خلق کنند
من دو سال پیش در وبلاگم در بیان ظلمی که به جوانان و مبارزان ایران در سالهای قبل و پس ازانقلاب روا شد نوشتم:
"
ابعاد آنچه در سالهای قبل و پس از انقلاب در ایران گذشت قابل قیاس با دوران ملی شدن صنعت نفت و حتی انقلاب مشروطه نیست. امید و آرزوی ملیونها تن با ناکامی مواجه شد. صدها هزار نفر در میدانهای جنگ کشته شدند. دهها هزار تن شغل خود را از دست داده و تصفیه شده یا وادار به مهاجرت گردیدند. صدها نفر را در زندانها روزها در تابوت خواباندند یا به میله ها آویزان کردند. مادرانی بوده اند که در زندان منتظر تولد نوزادشان بودند تا پس از تولد وی اعدام شوند. ولی ما در این دوران فاقد آهنگی چون مرا ببوسیم. ما شعرهایی چون آرش و برای عموهایش نداریم. سرود بهاران خجسته باد مربوط به دوره پیروزی و همدلی نیروهاست. آثار پرارزشی نیز که در این دوران خلق شده مثل به نظر من" گام هنر زمان" و " ارغوان " ابتهاج ابعاد توده ای نیافتند. در هم آمیختگی نتایج انقلاب و رودررویی نیروهای سیاسی عواطفی پدید آورد که بخشا هنوز در احساس کسانیکه در آن روزها در گیر فعالیت های اجتماعی بوده اند باقی مانده.
....
مریم سطوت ده سال قبل در مقاله ای با عنوان آرزوهای بزرگ نوشت
.... شايد روزی کسانی راجع به غزال و لیلا و طاهره و صبا بنویسند بدون آنکه بخواهند مشی مسلحانه را در مرکز توجه قرار دهند. شاید روزی کسانی به بررسی احساس های مادران و پدرانی بپردازند که بچه های خود را در اروپا گذاشته و به بيابان های عراق رفتند و کشته شدند، بدون آن که بخواهند اين را دلیلی بر حقانيت ايده های آن ها بدانند. شايد روزی کسانی راجع به آرزوهای بچه ها و جوان هايی بنويسد که روی ميدان های مين دويدند و تکه تکه شدند بدون آنکه بخواهند آن را دليلی بر قدرت ايدئولوژی اسلام و يا فریبکاری و قدرت پرستی حاکمان بدانند. بعبارت ديگر خود اين پديده ها و نه منافع و نتايج سياسی آن مورد بررسی قرار گيرد.
مریم سطوت حق دارد. در آینده کسانی خواهند بود که از سرخوردگی شکست انقلاب و درگیری نیروهای سیاسی با یکدیگر رنج نمیبرند و قادرند به آنچه گذشت بگونه دیگری نگاه کنند. هفت صد سال بعد ازمرگ مولانا کسی پیدا میشود که نه راجع به مولانا و شمس بلکه راجع به کیمیا خاتون همسر شمس تیریزی بعنوان نمونه ای از یک زن در آندوران رمان بنویسد. ولی مریم سطوت در یک زمینه اشتباه میکند. بزرگترین و موثرترین آثار را در هر دوره تاریخی کسانی خلق کرده اند که در همان دوره زندگی میکردند. موثرترین و لطیف ترین فیلم های مربوط بدوران جنگ دوم را روسها در همان سالهای پس از جنگ ساختند. آیندگان نخواهند توانست ظلمی را که به نسل ما روا شد جبران کنند.
"
شنیدن مجدد این آهنگ برای من یادآور احساسی آشنا بود. سراینده و خواننده این آهنگ ، آنرا برای ما ساخته اند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام
ژوراولی - لک لک نیست، ژورولی یعنی دُرنا ها یا کلنگ ها. به نظر من به خاطر نوع آواز او این نام را بهش داده اند.
ژوراول - ژوررر ژوررر - روسی
کرانیش - کررر کررر - آلمانی
کرنگ - کررر کررر - تالشی
دُرنا - دُررر دُررر - ترکی آذربایجانی
در بعضی از زبان های کهن ایرانی کلینگ و کلگان نیز نامیده شده. در زبان کهن ایرانی - پهلوی - نام این پرنده کلنگ است.

وقتی که برای سفر در آسمان زاویه می بندند آواز خوان؛ به خود می گویم:

پیش من آواز غمناک اش نکوست
می زند چنگ بر دلم آهنگ دوست

تلنگر

ناشناس گفت...

با سلامی دیگر
در ضمن این پرنده ی گوشه گیر و بلند پرواز و کمیاب 1 در کشور های سلاویان 2 شرق و شمال ایران نماد مهاجرت است. در سه کشور سلاویان شرق در ده ها ترانه و شعر نام اش بکار برده شده.
در فرهنگ آذربایجان نیز به این پرنده اهمیت خاصی داده شده است؛ ترانه ی بسیار زیبا و مشهور «دُرنا» گواه این سخن است.

زیر نویس 1 - نام بعضی از گونه های این پرنده همینک در کتاب «قرمز» قرار دارد؛ زیرا خطر انقراض تهدید اش می کند. از بعضی از گونه های گمیاب آن فقط چند جفت باقی مانده است که دانشمندان پیوسته در تلاش اند که نسل شان را تکثیر کرده، حفظ کنند.

زیر نویس 2 - در زبان های کهن ایرانی همچون پهلوی، کردی، تالشی و ... کلماتی که حرف اولشان حرکت نمی پذیرد، فراوان است. در سه زبان سلاویان شرق و زبان آلمانی نیز از این دست واژه ها بسیار است.
متأسفانه در زبان نوین ایرانی، زبان ملی ما ایرانیان - فارسی دری - این ویژگی زیبا و شعر آلود دیگر منسوخ شده است. به همین خاطر اولین حرف کلمات اول ساکن آلمانی یا سلاویان را فارسی زبان شُل تلفظ کرده حرکت می بخشد؛ مثلاً همین سْلاویان را اِسلاویان نوشته و می خواند. در گویش های فارسی اما هنوز این ویژگی زیبا حفظ شده است. کلمات اول ساکن در سیستانی، سمنانی، و بعضی از گویش های جنوبی ایران هنوز فراوان دیده می شود.
شاد باشید
تلنگر