شنبه هفته گذشته اطاق اتحاد جمهوریخواهان د رپالتاک من و خانم فاطمه حقیقتجو را دعوت کرده بود که راجع به اوضاع ایران و آینده جنبش صحبت کنیم. پس از صحبت ما، مطابق معمول به حاضرین وقت داده شد که سوالات و نظرات خود را مطرح کنند. 5 نفر از کسانی که نوبت گرفتند صحبت خود را با خواندن آیهای از قران شروع کرده و خود را عضو بسیج معرفی کرده و در چارچوب بحث و دیالوگ نظر خود را مطرح کردند. آنان گفتند:
"این آقایانی که امروز به نتیجه انتخابات اعتراض دارند کسانی هستند که 20 سال در دوره موسوی و رفسنجانی و خاتمی اداره کشور را در دست داشتند و این همه خرابی و مشکلات برای کشور پدید آوردند و حالا که عدهای آمدهاند و قدرت را از آنها گرفتهاند و میخواهند به اوضاع مملکت سروسامانی بدهند و جلوی اختلافات طبقاتی و دزدی و فساد را بگیرند جنجال تقلب در انتخابات را راه انداختهاند. آنها خطاب به من گفتند که شما هر چند نظراتتان با ما فرق دارد ولی آدمهایی هستند که نظراتی دارید و پرنسیپ دارید و ما به شما احترام میگذاریم. چرا فریب آدمهای خائنی مثل حقیقتجو و افشاری و سازگارا و گنجی و مهاجرانی را میخورید. اینها آمدهاند خارج با آمریکاییها ساختهاند و اسرار اتمی ما را در اختیار آنها گذاشتهاند. اینها مسالهشان کسب مجدد قدرت است و به محض اینکه موفق شوند با یک تیپا شما را طرد میکنند.شما بسودتان است که از آنها کنارهگیری کنید..."
هم حضور یک تیم کارکشته با صحبت هایی از قبل آماده و کار شده با عنوان رسمی بسیجی در جلسات ما و هم این موضع آنها برای من جدید بود. تا به حال ما در کیهان و نشریات مشابه خوانده بودیم که خطاب به موسوی و خاتمی و مشارکت و نظایر آنها بنویسند که "ببینید، ضدانقلاب خارج از کشور دارد از شما حمایت میکند. شما چه کردهاید که این خائنین ازشما حمایت میکنند." و این بار من با موضعی عکس موضع قبلی مواجه میشدم
من شخصا عادت کردهام که در جلسات چه حضوری و چه پالتاکی و چه در تفسیر مقالات صرف نظر از موضوع بحث کسانی بیایند که یا با اعتقاد واقعی و یا با تظاهر به موضع چپ رادیکال مرا مورد حمله قرار دهند که چرا از جنایتکارانی که در رژیم مسئول بودهاند، حمایت میکنید و یا چرا با لیبرالهای طرفدار آمریکا همکاری میکنید و یا چرا نسبت به سلطنت طلبها و مجاهدها و تجزیه طلبها قاطع نیستید و یا به طرفهای دیگر بگویند که چرا با خائنین اکثریتی همکاری میکنید. اینها همانهایی هستند که در دوره جنگ شعار پاسداران را به سلاح سنگین مسلح کیند را داده اند.
ولی من تا به حال با حضور رسمی ماموران ورزیده رژیم در جلسات و بخصوص با موضع روشن ذکر شده مواجه نشده بودم
آیا این جلسه و این موضع یک مورد استثنایی و منفرد است یا شما هم با موارد مشابه مواجه شدهاید و این یک مورد نمونه وار است
مهدی فتاپور
"این آقایانی که امروز به نتیجه انتخابات اعتراض دارند کسانی هستند که 20 سال در دوره موسوی و رفسنجانی و خاتمی اداره کشور را در دست داشتند و این همه خرابی و مشکلات برای کشور پدید آوردند و حالا که عدهای آمدهاند و قدرت را از آنها گرفتهاند و میخواهند به اوضاع مملکت سروسامانی بدهند و جلوی اختلافات طبقاتی و دزدی و فساد را بگیرند جنجال تقلب در انتخابات را راه انداختهاند. آنها خطاب به من گفتند که شما هر چند نظراتتان با ما فرق دارد ولی آدمهایی هستند که نظراتی دارید و پرنسیپ دارید و ما به شما احترام میگذاریم. چرا فریب آدمهای خائنی مثل حقیقتجو و افشاری و سازگارا و گنجی و مهاجرانی را میخورید. اینها آمدهاند خارج با آمریکاییها ساختهاند و اسرار اتمی ما را در اختیار آنها گذاشتهاند. اینها مسالهشان کسب مجدد قدرت است و به محض اینکه موفق شوند با یک تیپا شما را طرد میکنند.شما بسودتان است که از آنها کنارهگیری کنید..."
هم حضور یک تیم کارکشته با صحبت هایی از قبل آماده و کار شده با عنوان رسمی بسیجی در جلسات ما و هم این موضع آنها برای من جدید بود. تا به حال ما در کیهان و نشریات مشابه خوانده بودیم که خطاب به موسوی و خاتمی و مشارکت و نظایر آنها بنویسند که "ببینید، ضدانقلاب خارج از کشور دارد از شما حمایت میکند. شما چه کردهاید که این خائنین ازشما حمایت میکنند." و این بار من با موضعی عکس موضع قبلی مواجه میشدم
من شخصا عادت کردهام که در جلسات چه حضوری و چه پالتاکی و چه در تفسیر مقالات صرف نظر از موضوع بحث کسانی بیایند که یا با اعتقاد واقعی و یا با تظاهر به موضع چپ رادیکال مرا مورد حمله قرار دهند که چرا از جنایتکارانی که در رژیم مسئول بودهاند، حمایت میکنید و یا چرا با لیبرالهای طرفدار آمریکا همکاری میکنید و یا چرا نسبت به سلطنت طلبها و مجاهدها و تجزیه طلبها قاطع نیستید و یا به طرفهای دیگر بگویند که چرا با خائنین اکثریتی همکاری میکنید. اینها همانهایی هستند که در دوره جنگ شعار پاسداران را به سلاح سنگین مسلح کیند را داده اند.
ولی من تا به حال با حضور رسمی ماموران ورزیده رژیم در جلسات و بخصوص با موضع روشن ذکر شده مواجه نشده بودم
آیا این جلسه و این موضع یک مورد استثنایی و منفرد است یا شما هم با موارد مشابه مواجه شدهاید و این یک مورد نمونه وار است
مهدی فتاپور
۳ نظر:
چقدر حرف می زنید خسته نشدیدکمی از بلندی بپرین پایین شاید دنیا رو بهتر ببینید وبعد بشنید تحلیل کنید.
خوب این برادران دلسوز، حتمن قصد ارشاد شما را داشتهاند. مگر نه اینکه چوپان دروغگو در صدد اصلاح جهان است؟
دوست ناديده "ناشناس"
لطفا اگر امکان دارد، کمی واضح تر بنويسيد. چه کسی و از کدام بلندی بايد پايين بيايد تا دنيا را بهتر بتواند ببيند؟ تا کنون رسم بر اين بوده که از "بلندی" می شده که تا دور دست را ديد. حال گويا زمانه عوض شده است و برای ديدن بهتر بايد تا می شود "پايين" آمد!!!!
ارسال یک نظر